خدا زیبایی آرامش



سلام 

یکی از آفات دامن گیر در جامعه اسلامی غرب زدگی است و نگاه تعالی بخش  اسلام واقعا راه درمان این گونه افات است. 

پیروی از غرب و راه غربی ها در صورت پایان می یابد که شخص  سر تا پا غربی شود و گرنه هم چنان مغضوب غرب خواهد بود، 

خداوند متعال به پیامبرش می فرماید که  یهود و نصاری تا مادام که روش کامل آنها را نپذیری از تو راضی نخواهند شد، 

پس به دنبال خوشحالی و خوشنودی آنان مباش و از هدایت های الهی پیروی نما و گرنه نصرت و ولایت الهی را از دست خواهی داد،  نصرت الهی در پیروی از هدایت های الهی است نه رضایت و خشنودی انان، 
   
لن ترضی عنک الیهود ولاالنصاری حتی تتبع ملتهم قل ان هدی الله هوالهدا و لئن اتبعت اهوائهم بعدی الذی جاءک من العلم مالک من الله من ولی ولانصیر »

یهود و نصاری از تو خشنود و راضی نمی  شوند تا اینکه تو به دنبال روش و راه آنها بیفتی ، بگو راهنمایی تنها راهنمایی خداست اگر پس از این آگاهی ها تو به دنبال هوس های آنها بیفتی و خوشنودی آنها را بخواهی تو دیگر از ولایت و نصرت خدا سهمی نداری،

این آیه هم می تواند دلیل باشد بر اینکه، انتظار از مسلمانان و مؤمنین این است که از هدایت های و دستورات الهی چه موافق انتظار شان باشد چه مخالف انتظار شان باشد باید پیروی کنند، نه اینکه انتظار خود یا انتطار بشر  را ، معیار انتخاب و هدایت های الهی قرار دهند، چون انتظار بشر که اکثریت شان  مسیحی و یهودی است در صورت پایان می یابد که از اسلام کاملا دست بردارد و دست بر داشتن با وجود هدایت نادرست است، 

به هر حال اگر  کسان و یا جامعه ی به هر دلیلی یکی از این راه حل های که ذکر شد بپذیرد،  و بگوید که نقد ها وارد نیست ، طبعا  راحت می شود،  چون با قبول آن راه حل ها  دیگر موضوع برای وحدت  اسلامی باقی نمی ماند،

 زیرا  با پذیرش این راه حل ها یا خود اسلام از بین می رود،  مثل صورت که دین ستیزان موفق شوند اسلام را نابود سازند ، در این صورت موضوع وحدت اسلامی منتفی می شود چون اسلام و مذاهب اسلامی دیگر و جود نخواهد داشت ،

 یا  اسلام در حاشیه قرار می گیرد، و جزء امور شخصی می شود،  در صورت که راه حل دوم مورد پذیرش قرار بگیرد و اسلام در حاشیه قرار بگیرد و جزء امور شخصی شود، باز  در امور شخصی اولا اختلاف وجود ندارد اگر هم اختلاف وجود داشته باشد امری سلیقه ی است و  مهم نیست چون اختلاف سلیقه  ضرر عمده ی به جامعه وارد نمی سازد که نیاز به رفع اختلاف و وحدت احساس شود هر کس می تواند به سلیقه خود عمل کند، 

یا هر کس می تواند انتظار خود از دین را  معیار قرار دهد و آن بخش از دین را که مطابق انتظارش است  انتخاب کند و بپذیرد  باز دلیل بر اختلاف وجود ندارد طرف مقابل هم  انتظارات خود را معیار قرار می دهد و انتخاب می کند ، هر کس انتظار خودش معیار می شود، مشکل حل می شود،  

اما اگر کسی این راه حل ها را نپذیرفت و گفت دین  امری فطری انسان ها  است و قابل نابودی نیست ، و گفت دین در حاشیه هم قرار ندارد به خصوص دین اسلام  چون  هزاران  احکامی اجتماعی دارد ، و گفت انتظار بشر از دین هم حلال مشکل نمی باشد، چون حد اقل دلیل اعتبار ندارد، طبعا باید فکری برای رفع اختلافات و وحدت اسلامی  بنماید ،   
 

با سپاس از نگاهتان 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها